به گزارش تحریریه، مرکز «نشنال اینترست» در تحلیل اقدامات گذشته و آینده ایران و آمریکا آورده است:
بر اساس برخی معیارها، ۱۲ روز حملات هوایی اسرائیل و ایالات متحده علیه ایران یک موفقیت قابلتوجه بود. این عملیات در ۲۱ ژوئن به اوج خود رسید، زمانی که ایالات متحده با استفاده از بمبافکنهای B-2 و سنگینترین مهمات نفوذکننده خود — قابلیتی که اسرائیل فاقد آن است — و به همراه موشکهای کروز، خسارت قابلتوجهی به سایتهای هستهای ایران در نطنز، فردو و اصفهان وارد کرد.
اسرائیل بهطور مؤثری برتری هوایی بر ایران برقرار کرد و بخش زیادی از شبکه پدافند هوایی و نیروی هوایی ضعیف ایران را نابود ساخت. ایران با رنج و اجبار از تلافی ورود ایالات متحده به درگیری خودداری کرد و تنها یک حمله موشکی نمادین به پایگاه اصلی آمریکا در قطر انجام داد که آسیبی وارد نکرد. برخی از موشکهای ایران از دفاع هوایی اسرائیل عبور کردند، اما تنها ۲۸ اسرائیلی کشته شدند. پس از آن، رئیسجمهور ترامپ توانست اسرائیل و ایران را بهسرعت وارد یک آتشبس کند. حتی "حق بیمه ریسک" در قیمت نفت نیز پس از تلافی نمادین ایران علیه آمریکا بهسرعت از بین رفت.
آیا بمباران ایران توسط آمریکا موفق بود؟
با وجود همه اینها، موفقیت ظاهری این کارزار نظامی به یک وضعیت پایدار منجر نشده و این نکتهای است که ترامپ گاه آن را انکار میکند و گاه تلاش دارد آن را پنهان کند؛ حتی در حالیکه اذعان میکند مذاکرات جدید با تهران ضروری خواهد بود. ترامپ در اظهاراتی در ۲۵ ژوئن در اجلاس ناتو در لاهه گفت: آخرین چیزی که آنها الان میخواهند این است که چیزی را غنی کنند. آنها فقط میخواهند وضعشان بهبود پیدا کنند.
او همچنین گفت «ما هفته آینده با ایران صحبت خواهیم کرد. شاید توافقی امضا کنیم، نمیدانم. به نظر من، آنقدرها هم ضروری نیست.»
هنگامیکه از او پرسیده شد آیا ایالات متحده قصد دارد در صورت بازسازی برنامه غنیسازی ایران به آن حمله کند، ترامپ پاسخ داد: «مطمئناً.»
بخشی از موضع تدافعی کنونی دولت ترامپ ناشی از افشای گزارشی از آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) در ۲۴ ژوئن است که ارزیابی کرده برنامه هستهای ایران تنها به مدت «چند ماه» عقب افتاده و تجهیزات کلیدی نابود نشدهاند. ایران همچنین بخش زیادی از اورانیوم غنیشده با درجه بالا (HEU) را پیش از حملات آمریکا از سه مجتمع اصلی برنامه هستهای خارج کرده و آن را محافظت کرده بود.
این سند DIA پیشنویس و مقدماتی بوده و یافتههای آن بهعنوان «با اعتماد پایین» توصیف شده است. با این حال، این ارزیابی با چندین دیدگاه تحلیلگرانی همراستاست که نسبت به راهحل نظامی برای مسأله هستهای ایران بدبین بودهاند — دیدگاههایی که برای سالها مطرح شدهاند و معتقدند یک کارزار هوایی کوتاهمدت نمیتواند بهطور قطعی برنامه ایران را متوقف کند.
مایک کوئیگلی (نماینده دموکرات از ایالت ایلینوی) در ۲۵ ژوئن به واشنگتن پست گفت که «سالهاست از مقامات اطلاعاتی آمریکا شنیدهام که هرگونه حمله هوایی به تأسیسات هستهای ایران تأثیر ماندگاری نخواهد داشت» و او حدس میزند که آسیب محدود واردشده علت تأخیر دولت ترامپ در ارائه گزارش طبقهبندیشده به کنگره در همان روز بوده است.
دولت ترامپ تا حدی در موضع تدافعی قرار گرفته و دفتر مطبوعاتی کاخ سفید حتی بیانیهای از کمیسیون انرژی اتمی اسرائیل منتشر کرد که در آن آمده بود برنامه هستهای ایران «سالها عقب افتاده»؛ این بیانیه بلافاصله توسط دفتر نخستوزیر نتانیاهو نیز منتشر شد. این کمیسیون معمولاً در ارزیابی خسارات نبرد یا صدور بیانیههای عمومی دخیل نیست، بنابراین این بیانیه احتمالاً به درخواست واشنگتن صادر شده است.
ایران همچنان به ساخت سایتهای غنیسازی متعهد است
جدا از مسائل فوری مربوط به افکار عمومی و اطلاعاتی، ایران بهصراحت اعلام کرده است که قصد دارد برنامه غنیسازی خود را بازسازی کند. این بدان معناست که آتشبس کنونی ممکن است چندان پایدار نباشد، زیرا ازسرگیری فعالیتهای غنیسازی مستلزم حمله مجدد اسرائیل یا ایالات متحده خواهد بود — بهویژه اگر امکان آن وجود داشته باشد که ایران بخواهد اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی خود را به سطح تسلیحاتی ارتقا دهد.
رافائل گروسی دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)، خواستار دسترسی بازرسانش به سایتهای آسیبدیده شده و بر لزوم رسیدگی به مساله اورانیوم ۶۰ درصدی تأکید کرده است.
ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی ناتو در ۲۵ ژوئن به ضرورت یک توافق با ایران برای محدودسازی فعالیتهای هستهای آیندهاش اذعان کرد — هرچند با لحنی سرسری از وزیر خارجه مارکو روبیو پرسید «میخواهی یه توافق کوچولو براشون بنویسی که امضا کنن؟»
او همچنین گفت «من فکر نمیکنم اونا دوباره وارد قضیه هستهای بشن. به نظرم دیگه سیر شدن.»
اما زمانیکه مقامات آمریکایی و ایرانی با یکدیگر دیدار کنند — که ترامپ گفته هفته آینده خواهد بود — دولت ترامپ احتمالاً با واقعیتی تلخ روبهرو خواهد شد.
وقتی مقامات آمریکایی و ایرانی دیدار کنند، چه خواهد شد؟
ایران آسیبدیده است، اما زمینگیر نشده. برگهایی برای بازی دارد — بهویژه این واقعیت که هنوز اورانیوم با غنای ۶۰ درصد در اختیار دارد، که از نظر فنی با ماده تسلیحاتی فاصله زیادی ندارد، از آنجا که مقدار "واحد کار تفکیکی" (SWU) لازم برای رسیدن به غنای بالاتر با افزایش درصد خلوص کاهش مییابد. این روند در مقیاسی لگاریتمی پیش میرود. اگر ایران بتواند یک زنجیره سانتریفیوژ مخفیانه راهاندازی کند، میتواند از محدودیتها عبور کند و در نهایت سلاح تولید کند.
همچنین هیچ نشانهای از قیام عمومی علیه رژیم در ایران دیده نمیشود ، این موضوعی بود که بسیاری از طرفداران اقدام نظامی پیشبینی کرده بودند، با این ادعا که حکومت «شکننده» است و با فشار بیرونی فرو میپاشد. آتشبس فعلی برقرار است، اما این وضعیت، توازن باثباتی نیست. ترامپ باید در مذاکرات به توافقی با ایران برسد که در آن، تهران نیز امتیازاتی بگیرد — حتی اگر خود او هنوز چنین ضرورتی را درک نکرده باشد، همانگونه که از اظهارات عمومیاش پیداست.
ایران اصرار خواهد داشت که بخشی از برنامه غنیسازی خود را حفظ کند — حتی اگر تحت نظارت بسیار سختگیرانه باشد.
اگر دولت ترامپ به موضع «غنیسازی صفر» پایبند بماند، مذاکرات مجدداً شکست خواهد خورد و اسرائیل و آمریکا بار دیگر درگیر اقدام نظامی خواهند شد — احتمالاً ظرف چند ماه و نه سالها. اسرائیل اکنون این سابقه را ایجاد کرده است که تصمیم برای مداخله نظامی را نه در واشنگتن، بلکه در بیت المقدس بگیرد.
با اینحال، آمریکا همچنان در مواقع نیاز، ظرفیتهای تکمیلی را فراهم خواهد کرد. این ماجرا هنوز به پایان نرسیده است. همانطور که کرت میلز از آمریکن کنسروتیو اخیراً گفت «در حال حاضر درخواستهایی برای ‘پاکسازی’ باقیمانده مواد هستهای مطرح شده، اتهاماتی درباره انتقال مواد و شکایاتی درباره سایتهای هستهای جدید وجود دارد. به نظر میرسد این ماجرا هرگز تمام نمیشود — مگر آنکه یک رئیسجمهور آمریکایی این چرخه را پایان دهد.»
او درست میگوید.
ترامپ چگونه میتواند در بحران ایران و اسرائیل «موفق» شود؟
یکی از معدود راههایی که ترامپ میتواند این چرخه را پایان دهد، اتخاذ موضعی انعطافپذیرتر در مورد حفظ سطحی محدود از غنیسازی تحت نظارت بسیار سختگیرانه است. بازگشت به ترتیباتی مشابه برجام (JCPOA)، اما با استفاده از اهرم تهدید حملات مجدد بهمنظور کسب امتیازات بیشتر در زمینه شفافیت و تمدید طولانیتر (یا حذف کامل) بندهای انقضای توافق. این دستکم میتواند باعث شود ایران موجودی اورانیوم ۶۰ درصدی خود را تحویل دهد و از غنیسازی دوباره تا آن سطح خودداری کند.
چنین توافقی میتواند از خطر واقعی خروج ایران از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) و ادامه فعالیتهایش در خفا با مواد نزدیک به سطح تسلیحاتی جلوگیری کند.
این برای ایالات متحده جای تاسف دارد، اما از دید ایران، داشتن این مواد (اورانیوم با غنای ۶۰ درصد) یک برگ چانهزنی حیاتی است — موضوعی که احتمالاً در دیدار بعد، آن را بهروشنی به ما گوشزد خواهند کرد. ... هدف فوری و ضروری، دستیابی به شفافیت و خارج کردن اورانیوم با غنای بالا از کنترل ایران است.
ترامپ اکنون با یک دو راهی مواجه است: یا باید غرور خود را کنار بگذارد و توافقی شبیه به برجام را بپذیرد، یا به سناریوی Mowing the lawn کشیده خواهد شد — همان روندی که منتقدان راهحل نظامی سالها آن را پیشبینی کرده بودند. در این سناریو، درگیریهای دورهای با ایران تکرار خواهد شد.
چنین درگیریهای مکرری احتمالاً برای افکار عمومی در اسرائیل قابل پذیرش است. اما شایان توجه است که اکثر مردم آمریکا همین حالا نیز با اقدام نظامی آمریکا علیه ایران مخالفند. طبق نظرسنجی CNN که پس از حملات آمریکا انجام شد، تنها ۴۴ درصد از آن حمایت کردند، در حالی که ۵۶ درصد مخالف بودند. در این مورد، برخلاف معمول، هیچ «اثر وحدت ملی» (rally around the flag) مشاهده نشد — که در مراحل اولیه عملیاتهای نظامی آمریکا اتفاق نادری است.
حتی در میان جمهوریخواهان، تنها ۴۴ درصد حمایت قوی خود را از اقدام نظامی آمریکا اعلام کردند- که نشان میدهد بخش زیادی از پایگاه حامی ترامپ، موسوم به نخست آمریکا (America First)، این جنگ را انحراف از شعارهای اصلی او میدانند.
رئیسجمهور ترامپ بهتر است در این باره با دیدی بلندمدت برخورد کند. ایران در برجام پایبند بود، اما اگر آمریکا وارد مسیری شود که مجبور باشد برای ردیابی تلاشهای هستهای مخفی ایران بهطور مداوم حمله نظامی انجام دهد، این روند بهاحتمال زیاد به یک «بار سیاسی» برای ترامپ و حزب جمهوریخواه در انتخابات میاندورهای ۲۰۲۶ و ریاستجمهوری ۲۰۲۸ تبدیل خواهد شد.
*متن فوق ترجمه گزارش اتاق فکر آمریکایی است و بیانگر دیدگاه تحریریه نیست
پایان/
نظر شما